درود خدایگان شور و سرمستی
شگفتا چه دیونیزیوسی است این موسیقی! اثری به غایت ارزشمند میباشد. اثرات روانی عمیقی بر رویم به جای گذاشت و هر لحظه اش را نوشیدم… هنر تبدیل کردن غم به شیرینی و ملاحت هنرمندی میخواهد فراسوی نیک و بد. چونان داستان سرایان روس که غالبا قهرما نانشان با لذت بردن از رنج درونی است به کمال خود میرسند و این اثر نیز چنین است.
من غم نخوردم. رنج بردم اما نه از اینکه این قطعه قالبش دپرسیو است. خیر من از اینکه گویی خود اثر به ذات در حال رنج کشیدن است و در حال طغیان امواج احساسات کور درد آورهمراه با خودش درد را احساس کردم و چه شیرین بیانش مینمود… . چون همان تصویر تکه سنگ تنها و گم شده در ابی بیکران و یکنواخت!
سپاسگزارم از عنایت تان.
One Response
درود خدایگان شور و سرمستی
شگفتا چه دیونیزیوسی است این موسیقی! اثری به غایت ارزشمند میباشد. اثرات روانی عمیقی بر رویم به جای گذاشت و هر لحظه اش را نوشیدم… هنر تبدیل کردن غم به شیرینی و ملاحت هنرمندی میخواهد فراسوی نیک و بد. چونان داستان سرایان روس که غالبا قهرما نانشان با لذت بردن از رنج درونی است به کمال خود میرسند و این اثر نیز چنین است.
من غم نخوردم. رنج بردم اما نه از اینکه این قطعه قالبش دپرسیو است. خیر من از اینکه گویی خود اثر به ذات در حال رنج کشیدن است و در حال طغیان امواج احساسات کور درد آورهمراه با خودش درد را احساس کردم و چه شیرین بیانش مینمود… . چون همان تصویر تکه سنگ تنها و گم شده در ابی بیکران و یکنواخت!
سپاسگزارم از عنایت تان.